اطلاعات عمومی
موقعیت و وسعت:
استان آذربایجان غربی از شمال و شمال شرق با جمهوری های آذربایجان و ارمنستان، از شرق با استانهای آذربایجان شرقی و زنجان، از جنوب با استان كردستان و از غرب با كشورهای عراق و تركیه همسایه است . این استان در شمال غرب ایران قرار گرفته و با احتساب دریاچه ارومیه در حدود 660/43 كیلومتر مربع وسعت دارد و 25/2 در صد از مساحت كل كشور را تشكیل می دهد . استان آذربایجان غربی 135 كیلومتر مرز آبی با جمهوری های آذربایجان و ارمنستان، 200 كیلومتر مرز خاكی با كشور عراق و 488 كیلومتر مرز خاكی با كشور تركیه دارد و از این نظر دارای موقعیت جغرافیائی حساسی است .
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن آبان ماه سال 1375 ش، جمعیت استان آذربایجان غربی تعداد 2496320 نفر است . از این تعداد 68/52 در صد در نقاط شهری و 31/47 درصد در نقاط روستایی سكونت دارند و بقیه غیر ساكن هستند . طبق این سرشماری از كل جمعیت استان 1.269.220 نفر مرد و 1.227.100 نفر زن هستند . از جمعیت استان آذربایجان غربی 30/40 در صد در گروه سنی كمتر از 15 سال ، 62/55 درصد در گروه سنی 15 تا 64 سال و 08/4 در صد در گروه سنی 65 سال و بیشتر از ظان قرار دارند .
56/99 درصد از جمعیت این استان را مسلمانان تشكیل می دهند . این نسبت در نقاط شهری 35/99 در صد و در نقاط روستایی 81/99 درصد است . طبق سرشماری یاد شده ، از 2140217 نفر جمعیت شش ساله و بالاتر استان 02/69 درصد باسواد هستند . در این استان نسبت با سوادی در بین مردان 09/79 درصد و در بین زنان 65/58 درصد است .
آب و هوا:
استان آذربایجان غربی به دلیل وجود ارتفاعات متعدد دارای آب و هوای كوهستانی است . كوه های زاگرس كه در جهت شمال غرب به جنوب شرق امتداد دارند، مانع ورود كامل جریانهای مرطوب اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه به این استان می شوند . گرم ترین ماههای سال در آذربایجان غربی تیر و مرداد است . با این وجود در مناطق ییلاقی این استان حتی در این ماهها آب و هوائی خنك و مطبوعی وجود دارد . فرا رسیدن گرما و سرما در این استان ناگهانی است.
ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی
دین و زبان:
بیشتر مردم آذربایجان غربی مسلمان و شیعه اثنی عشری هستند مذهب تشیع در ارومیه و شهرهای شمالی این استان و تسنن در نواحی جنوبی آن متداول است . همچنین سایر اقلیت های مذهبی از جمله ارامنه و آسوریان نیز از پیش از اسلام در این منطقه زندگی می كنند . در حال حاضر عده ای از برادران و خواهران كلیمی مذهب نیز در آذربایجان غربی ساكن هستند. دین اکثریت استان، شیعه و در مناطق کردنشین، سنی می باشد.
زبان رسمی استان، ترکی آذربایجانی و در قسمتی از استان کردی به شمار میروند.
صنایع دستی:
فرش و گلیم این استان به سبب طرح و رنگ ثابت آن از امتیازات ویژه اى برخوردار است. طرحهاى شهرستان خوى و تكاب با عناوین (قباو ماهى) معروف می باشند در كنار این صنعت باید از صنایع كوزه گرى و چرم سازى نام برد كه به شكل هاى گوناگون به بازار عرضه می شوند. ریزه كارى و نازك كارى چوب و تولیدات صنایع چوبى ارومیه از اقلام سوغاتى مهم این شهرستان میباشد. معرق كارى نیز از صنایع دستى مهم این استان است. مهمترین سوغاتى هاى استان عبارتند از: نقل بیدمشك ـ حلواى گردو، محصولات كشاورزى از قبیل عسل، لبنیات، كشمش، سیب، انگور، عرقیات گیاهى، بافتنى هاى دستى، صنایع چوبى و ریزه كارى فرشهاى دستباف
موسیقی:
" اورمودان گلن سسلر " حاوی 54 مقام موسیقی محلی است که عموما در شهرستان ارومیه و نواحی اطراف آن رایج است و توسط بیست نفر از برترین آشیقهای استان در مکتب آشیقی ارومیه به شیوه و اسلوبی خاص و منحصر به فرد اجرا و به صورت دیجیتال با فرمت mp3 در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است و مراحل ثبت جهانی آن در سازمان یونسکو با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی در حال انجام است
عاشقلار
سروده ها و آهنگ های عاشیق ها آن چنان متنوع و گسترده اند که از دیدگاه های مختلف قابل بررسی و پژوهش هستند. داستان هایی که آنان روایت کرده اند، مضامین و محتوای اشعار و مقام ها و ردیف های موسیقی ویژه ی عاشیق ها هریک میتواند موضوع پژوهشی علمی و کارشناسانه باشد
عاشیق
عاشیق هنرمندی است که ساز می نوازد و آواز می خواند و گاه شعر و منظومه هایی را که روایت می کند خود می سراید. ساز عاشیق را قوپوز نیز می نامند که سازی شبیه تنبور است و با مضرابی که از پوست درخت گیلاس ساخته شده است نواخته می شود. قوپوز در گذشته نزد آذربایجانی ها از احترام و تقدسی خاص برخوردار بوده است این ساز 9 سیم دارد و هنگام نواختن عاشیق ها آن را به سینه می فشارند.
مجسمه ای از گل پخته در موزه لوور پاریس نگهداری می شود که به عصر حکومت ایلامی ( 1800 ق.م) متعلق است. ژست و طرز گرفتن ساز در این مجسمه شبیه طرز ساز نواختن عاشیق های آذربایجان است. می گویند بر اساس سندهای باقی مانده از دولت ایلامی قدمت این ساز به 4250 سال پیش برمی گردد.
در گذشته به عاشیق اوزان می گفتند که در کتاب دده قورقود کهن ترین اثر مکتوب آذربایجانی، اوزان نام خنیاگر دوره گردی است که در شأن قهرمانان حماسه می سراید. اوزان ها در دوران باستان در میان قبیله ها از احترامی خاص برخوردار بودند، ایل به ایل می گشتند، منظومه می ساختند، داستان می گفتند و در عین حال به مثابه ی ریش سفید و دانای قوم، مردم را در حل دشواری های زندگی یاری می کردند. در تاریخ به عاشیق ها، علاوه بر اوزان نام های دیگری نیز اطلاق شده است وارساق و یانشاق از این جمله اند. به هنرمندترین و شایسته ترینشان که از لحاظ معنوی نیز ارج و قربی داشتهدده می گفتند دده عنوانی است هم شأن پیر که در ادبیات عرفانی ایران زمین بسیار استفاده شده است.
به نظر می رسد واژه ی عاشیق از ریشه واژه ی عربی عشق گرفته شده است هرچند که در ادبیات آذربایجانی واژه ای مستقل نیز وجود دارد که آشیق نوشته می شود و از نظر آوایی با آن یکسان است.
عاشیق هنرمندی مردمی است. هم شاعر، هم آهنگ ساز، هم منظومه سرا، هم خواننده، هم نوازنده و هم داستان گو.
میراث عاشیقی اساسا در حافظه ی عاشیق ها نگه داری می شود هم از این رو برای رسیدن به این هنر، باید حافظه ای نیرومند و تیز داشت. یک ویژگی اساسی شعر عاشیقی، بدیهه سرایی است چرا که بعضی از گونه های عاشیقی مانند دئیشمه (مناظره ی دو عاشیق با زبان شعر و موسیقی) بدون بدیهه سرایی ممکن نیست. ویژگی دوم این اشعار در این است که ارتباطی دوسویه با فرهنگ شفاهی دارند: از یک سو عاشیق هنگام سرودن از آثار غنی و سرشار فولکلوریک پیش از خود بهره می جوید و مایه می گیرد و از دیگر سو، اشعار عاشیق ها پس از سروده شدن دهن به دهن میان مردم می گردد و پس از مدتی بخشی از فولکلور می شود. بنابراین اشعار عاشیق لار بارزترین نمونه ی این نظریه است که می گوید هرمتنی بینا متنی است همچنین می توان نتیجه گیری کرد که هر اثر عاشیقی اثری جمعی است.
عاشیق ها برای سرودن شعر خود از وزن های هجایی استفاده می کنند که در ادبیات شفاهی آذربایجان گونه هایی آشنا هستند و اوزان عروضی در این اشعار کاربردی ندارد.
رایج ترین گونه های ادبیات عاشیقی که به صورت هجایی سروده می شوند عبارتنداز:
قوشما - گرایلی - بایاتی - تجنیس - دوداق ده یمز- اوستادنامه - دئیشمه یا مناظره - مخمس - منظومه
پوشاک استان:
هر یک از ایل های این استان در محاوره های خود اسامی مختلفی به لباس های خود می دهند ولی کلیات پوشش آن ها شبیه به هم است. لباس بانوان عشایری از پارچه های زیبا و رنگارنگ تهیه می شود که پیراهن گل دار و بلندی که آن ها می پوشند به نام کراس شهرت دارد. این پیراهن ها بلند، پرچین و گشاد است و معمولا از جنس پارچه های مرغوب تهیه می شود. زنان عشایری از جلیقه ای روی پیراهن گل دار خود استفاده می کنند که به الک مشهور است و دارای رنگ های زنده و شادی است و زیورآلاتی به آن دوخته شده است. بانوان عشایری از نوعی شال کمر روی پیراهن های خود استفاده می کنند که به پشت بند مشهور است. آن ها شلوار های رنگارنگی را که بلند تا مچ پا است می پوشند که به درپا شهرت دارد و نوعی دستمال سر دارند که شلمه نام دارد. در برخی ایل های این استان زنان کلاهی بر سر می گذارند که به تاس کلا مشهور است و دور تا دور آن ریشه های رنگی دارند.
مردان ایلاتی نیز از نوعی زیرشلواری استفاده می کنند که درپا نام دارد و از پارچه سفید تهیه می شود. آن ها نوعی شلوار از روی درپا می پوشند که به شاله کیل معروف است و از زانو تا مچ پا تنگ است و چاکی دارد که دکمه می خورد. پیراهن مردانه آن ها به کراس شهرت دارد و ستر نیز یک نوع کت پشمی مردانه است که در زمستان ها استفاده می شود. آن ها دستمال سیاه ریشه داری به دور کمر خود می بندند که به نام پوشی معروف است.
قوم کرد نیز در این استان معمولا از لباس های محلی خود استفاده می کنند. پوشاک مردان و زنان کرد شامل تنپوش، سرپوش و پاپوش می شود که در مراسم های گوناگون کار، جشن، سوگواری و... با هم متفاوت است. لباس مردان کرد شامل فقیان (مچ پیچ) می شود که پارچه ای کتانی یا ابریشمی به رنگ سفید است که به شکل یک قیف دوخته می شود و به دور مچ بسته می شود. چوخه (coax) نیز نیم تنه ای پنبه ای یا پشمی است. کردها شلوار های گشادی می پوشند که دارای دم پای تنگ است و پانتول نام دارد. آن ها پیراهنی با آستین های بلند می پوشند که زبانه های آستین آن را دور مچ یا بازو می پیچند و شالی نیز از روی لباس های خود در ناحیه کمر می بندند. لباس های مردان کرد؛ به طور معمول دارای رنگ های سفید، طوسی، قهوه ای و مشگی هستند. دستار یا کلاغه که به آن دشلمه، مندلی،رشتی، سروین و سربند نیز می گویند؛ وسیله ای است که مردان به جای کلاه از آن استفاده میکنند.
لباس بانوان کرد از زیباترین لباس های محلی به شمار می رود. بیش تر لباس های بانوان کردی از رنگ های شاد قرمز، آبی، سبز و... تشکیل شده و از رنگ های شادی برخوردار است. ماشته (masta) پارچه سیاه ابریشمی یک تکه ای است که حدود 2 متر طول ویک ونیم متر عرض دارد که هنگام بیرون رفتن از خانه زنان به دوش می اندازند. شلواری همانند شلوار مردان مورد استفاده بانوان نیز قرار می گیرد. این شلوار را زنان کرد، به ویژه زنان روستایی، هنگام کار میپوشند. در سایر مواقع، زنان شلوار گشاد از جنس حریر استفاده می کنند. زنان کردی نیم تنه ای روی پیراهن خود استفاده می کنند که به کلنجه مشهور است. زنان کرد از نوعی کلاه نیز استفاده می کنند که به شکل استوانه ای کوتاه است و روی آن با پولک های رنگین تزیین می شود. برخی دیگر از زنان کرد نیز از نوعی روسری یا دستار استفاده می کنند که دارای رشته بلندی از ابریشم سیاه و سفید با ملیله دوزی است و به کلکه (kaleka) شهرت دارد.
جاذبه های توریستی
جاذبه های مهم:
مسجدها: جامع ارومیه، سردار، مناره، جامع بوكان، حمامیان، چورس، داش آغلیان، سید الشهداء، شیخ، مطب خان، ملاحسن، جامع مهاباد
كلیساها: قره كلیسا، ننه مریم، حضرت مریم، سورپ سر كیس، هفتوان، مارگیوركیس، مارتوما، قره باغ، مار سركیس، پطرو سوپولوس، زورزور، ماردانیال، مهلذان
قلعه ها: بردوك، كاظم داشی، اسماعیل آقا، شای، دختر، كور، اوغلی، كوه پیر چاووش، تبت، تخت بلقیس، هولاكوخان
پل ها: خاتون، میرزا رسول، باراندوز، پنج چشمه، قلعه جوق، كسیان، ممیند، قالاتاسیان
حمام ها: آخوند، خان بیگ، ماكو
مقابر صخره ای: گور دخمه ایوان فرهاد، مقبره صخره ای، قارلی دام، سدوك، فخریگاه، بی بی كند، گور دخمه هدر
رستورانها و مراکز خرید
رستورانها:
تالارپذیرایی محمدیان: تکاب- میدان آزادی تالار پذیرایی محمدیان
رستوران بهرام میرزایی: مهاباد، ضلع شمالی میدان ملاجامی، اول خیابان حافظ
رستوران شیرازی: ارومیه، خیابان امام، روبوی طرزی-دربند کاوه
رستوران تاج محل: ارومیه، تفرجگاه بند، نرسیده به سربالایی، سمت چپ
رستوران آزالیا: ارومیه، بلوارآزادگان 2، جنب مشاوراملاک سراجی
رستوران صدف: ارومیه، میدانمادر
رستوران ولیعصر: خوی، بلوار ولیعصر
مراکز خرید:
مرکز خرید رشدیه
مرکز خرید اسکان
مرکز خرید و عابر گذر زیر زمینی بازار تبریز
مرکز خرید سهندیه
مرکز خرید اسکان 2
مرکز خرید برج سفید
مرکز خرید کریستال