روند گذشت از طب سنتی به طب مدرن در دوره عثمانی
در برنامه امروز از فعالیت های انجام یافته دوره عثمانی در زمینه طب بحث نموده و سعی خواهیم کرد تا روند گذشت از طب سنتی به طب مدرن را مورد بررسی قرار دهیم.
فعالیت های دوره عثمانی در زمینه طب سالیان مدید با اتکا به طب سنتی شرق انجام گرفت. برداشت مذکور که پایه های آن را تئوری های طب کلاسیک تشکیل داده و خط سیری از هیپوکرات و جالینوس گرفته تا ابن سینا و رازی را دنبال می نمود، پزشکان عثمانی را تحت تاثیر قرار داده بود. فقط این خط سیر سنتی همواره مدار مشابهی را طی ننموده و گاهگداری برداشت های منحصر بفردی را احتوا می نمود. برخی از پزشکان عثمانی سعی می نمودند که با روش های مداوای جدید، طب سنتی را یک گام دیگر به جلو ببرند. بطوریکه جهان طب عثمانی پزشکان معروفی را پرورش داده است. آک شمس الدین که یکی از این پزشکان مذکور می باشد، تعلیم و تربیت سلطان محمد فاتح پادشاه عثمانی را نیز بر عهده داشت. وی یکی از اولین پزشکانی است که از موجودیت میکروب بحث نموده است. او در یکی از آثار خود پیرامون داروها، علت بیماری ها را به وجود تخمک ها ربط داده که شاید منظور وی از تخمک ها همان باکتری می باشد. شرف الدین سابونجواوغلو که با آک شمس الدین هم عصر بود یکی دیگر از پزشکان نامی عثمانی محسوب می گردد. او با نگارش کتاب جراحی برای دوره خود نو آوری مهمی تامین نموده است. شرف الدین در این اثر ضمن بحث از روش های مداوای قدیم، روشهای متعلق به خود را نیز با تصاویر توضیح داده است.
با تاسیس نهادهای طبی مدرن از اوایل قرن نوزدهم به بعد تحولات بزرگی در جهان طب عثمانی صورت گرفت. جای روش های مداوای سنتی را تکنیک های مدرن گرفته و در موازات این آموزش طب نیز دستخوش تحول گردید. در آندوره پزشکانی وجود داشتند که نقش پلی بین طب سنتی و مدرن ایفا می کردند. یکی از پزشکان مذکور بی شک شانی زاده آتاالله افندی بود. شانی زاده آتاالله افندی اندیشمندی بود که در زمینه های طب، تاریخ و مهندسی آثار متعددی به قلم گرفته است. وی که تاریخ نویس سلطان محمود دوم بود، صاحب یک کتاب تاریخ با ارزش به قلم خود می باشد. عطا الله افندی در مقدمه این کتاب که برداشت یک تاریخ نویس مدرن را به نمایش می گذارد، در زمینه تاریخ فلسفه پردازی کرده است. وی که برداشت مدرن مذکور را در زمینه طب نیز منعکس ساخته است در عین حال نویسنده اولین کتاب طب در تاریخ عثمانی می باشد. آتاالله افندی که بعلت آموزش در مدرسه دینی با فنون طب سنتی بخوبی آشنایی داشت در عین حال بدلیل تحصیل در ایتالیا به طب مدرن نیز واقف بود. او در آثارش سعی کرده است تا این دو ذهنیت متفاوت را با یکدیگر تلفیق سازد. وی معتقد بود که بدن انسان از بافت یک کل برخوردار بوده و بیماری ها در پی بروز نقصی در این کل حاصل می شود. آتاالله افندی که بویژه در زمینه بیماری های مسری مطالعاتی بعمل آورده بود، در عین حال اولین فردی است که جهان طب عثمانی را با واکسن آبله آشنا ساخت.
آموزش طب مدرن که در اوایل قرن نوزدهم متداول گردید، روش های مداوای جدید را نیز به همراه آورد. بعنوان مثال کالبد شکافی که از نظر طب سنتی جایز نبود، در این دوره آزاد گذاشته شد. این نوع آوری نیز به فعالیت های آزمایشگاهی امکان بخشید. کذا طب خانه که در ماهیت اولین موسسه آموزش طب مدرن بود برای مدتی طولانی محل انجام اینگونه فعالیت های آزمایشگاهی بوده است. بجای مرکز پزشکی موسوم به طب خانه که بنابه پیشنهاد بهجت مصطفی افندی یکی از پزشکان معروف آندوره بسته شد، مدرسه جدید پزشکی و جراحی تاسیس یافت. وی که در تاسیس مدرسه مذکور پیشگامی نمود، بخشی از تحصیلات پزشکی خود را در ایتالیا سپری نمود. وی با ترجمه آثاری از بوفون، کالدانی و ژوزف مارشال نقش مهمی در طب عثمانی ایفا کرده است. در مدرسه مذکور که بیشتر در راستای تامین نیازهای ارتش جدید تاسیس شده بود، علیرغم همه چیز فعالیت های مهمی در آن صورت گرفت. به عنوان مثال دروس مشابهی به دروس علوم طبیعی و فیزیولوژی تدریس می گردید. این مدرسه بعد از مدتی با پیشگامی سلطان محمود دوم پادشاه عثمانی، توسعه یافته و به گالاتاساری به عنوان مکانی مناسب انتقال داده شد. در خلال مدیریت دکتر چارلز برنارد در این مدرسه، فعالیت های فردی و آزمایشگاهی همگون با طب مدرن شکل گرفت. چارلز برنارد با اینکه در سنین جوانی بدرود حیات گفت ولی باز هم آثار با ارزشی در زمینه طب ترک و تاریخ بوتانیک از خود بجای گذاشت. یکی دیگر از نو آوری های برنارد، تفکیک رشته های جراحی و داروسازی از یکدیگر می باشد. دانشجویانی که در رشته پزشکی به عدم موفقیت رو در رو می گشتند، به رشته های مذکور سوق داده شده و پرورش می یافتند. مضافا بر این در مدارس یک باغچه بوتانیک تشکیل داده شده و آورده شدن استادان شیمی از فرانسه و اتریش در زمینه شیمی مدرن آموزش داده می شد. گرچه در طبیه گالاتاسارای به زبان خارجی آموزش داده می شد، باز هم هدف ترجمه کلمات و عبارات طبی به زبان ترکی بود. این مدرسه خواه از نظر دادن آموزش و خواه از جنبه ذهنیت علمی نهادهای علمی بود که دیدگاه نسل جوان را تحت تاثیر قرار می داد. در همان سالها عزیز بیگ اهل کریمه به همراه اکیب خود برای آموزش علم طب به زبان ترکی فعالیت هایی آغاز نمودند. این فعالیت ها که نخست بی سر و صدا انجام می گرفت، بعدها یک هویت رسمی بخود گرفته نام جمعیت طب عثمانی را گرفت. در چهارچوب فعالیت های این جمعیت در مدت زمان کوتاهی بسیاری از کتاب های پزشکی مهم و پایه به زبان ترکی ترجمه شده و حتی یک لغت نامه پزشکی پر شمول به رشته تحریر در آمد. در پی این فعالیت ها بعد از اواخر قرن نوزدهم، دیگر آموزش طب به زبان ترکی صورت گرفته و در نتیجه آن نیز در شمار فارغ التحصیلان از این رشته افزایش چشمگیری مشاهده گردید. در این میان در زمینه انتشار کتب طبی نیز افزایش شگردی حاصل گردید. بویژه برای ترویج طب مدرن با ترجمه آثار متعدد فعالبت های چاپ و انتشار مجلات نیز توسعه یافت. بعنوان مثال مجله وقایع پزشکی در نیمه دوم قرن نوزدهم برای مدتی طولانی انتشار یافت.
در دوره عثمانیان به همراه علم طب، در زمینه های دامپزشکی،داندان پزشکی و داروسازی نیز تحولات بزرگی صورت گرفت. مدارس دامپزشکی که در مرحله نخست برای پرورش اسبان ارتش تشکیل یافته بودند، بعدها مستقل شده و بصورت نهادهای آموزشی مستقل در آمدند. علم دندان پزشکی که تا سده پیش تصور می گردید، آموزش تخصصی در این زمینه ضرورتی ندارد، بویژه در نتیجه فعالیت های خالد شازی بیگ و بعد از مشروطیت دوم به شکلی منحصر به فرد سازمان یافت. در این میان داروسازی نیز به روند توسعه خود ادامه داده و به عنوان یک شاخه علمی مجزا اهمیت یافت.